• وبلاگ : گـــــــل يا پوچ؟!
  • يادداشت : مي توني برام گريه كني!!
  • نظرات : 8 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + پاكنهاد 
    بميرم الهي.. نبينم اينقدر عصباني بشي! اگه بدونم کي عصبانيت کرده... نه که خيلي هم بلدم از خجالتش درآم!!!! دقيقا همين هفته ي پيش دو ، نه سه نفر اينقدر شاکيم کرده بودند که ... همين طور وسط آشپزخونه ولو شدم رو زمين و دو ساعتي بلند بلند زار مي زدم.... (البته نازگلم داشت کارتون تماشا ميکرد با صداي بلند.. ) ديوانه شده بودما.. نمي تونستم (و نتونستم هنوز) حرفام را بگم و از خجالتشون درآم... (فکر بد نکنيا.. فاميلي نبود جريان!!!)
    پاسخ

    خدا نكنه!صد دفعه گفتم آلبوم بديد قبرستون بگيريد!!كي جرئت كرد اين كار رو باهاتون بكنه؟!...من مي شناسمش؟...احياناً يكيشون همون دوست من دوست داره با دوست تو كه دوست داره .... نيست؟!

    کسي درد خنديدنم را نفهميد

    و از ريشه پوسيدنم را نفهميد

    همان اول راه او از من جدا شد

    که به بيراهه پيچيدنم را نفهميد

    زمين و زمان پشت سر ميزد اما

    کسي بر زمين خوردنم را نفهميد

    چنان نرم و آهسته در خود شکستم

    که حتي ترک خوردنم را کسي هم نفهميد

    سلام خانومي

    قربونت برم ، ممنون به خاطر همه چيز

    ديگه درمانم از اينها گذشته

    اميد به زندگي برام محاله

    از اين زندگي خسته ام

    تا غمم مسري نشده بايد برم

    دعا کنم براي رفتنم نه براي موندنم

    دعا کن براي مردنم نه براي درمانم

    دعا کن براي بخشيده شدنم

    دعا کن براي همه ، بعد اگه جا داشت براي من

    التماس دعا

    به تمام اين هايي كه براي تو گريه مي كنند بگو كه مي توانند براي من نيز گريه كنند
    پاسخ

    تو هم؟بابا تفاهم!!

    سلام

    ممنون از لطفتون

    نميدونم اگه منم همچين اتفاقي واسم مي افتاد بهتر از شما بودم يا نه؟

    درمورد چهارراه هم نگران نباشيد منم گاهي اينطوري ميشم.

    پاسخ

    سلام.ممنون ازهمدرديتون!;)

    سلام

    گزارشي از يک صبح يک سلام

    مصاحبه با بنفشه رافعي

    گزارشي تصويري از تله فيلم نيما رئيسي

    اشنايي با بهرام در خواب زمستاني !!!!

    اخبار ديگر ...

    و اينکه

    دوست داريد در نوروز 87 در راديو جوان چه نوع برنامه اي رو بشنويد ؟؟؟

    در وبلاگ فرشيد منافي[چشمک]

    اسمش را بگذارم تقدير يا يك امتحان تازه يا هر چيز ديگر به خير و نيكي ياد مي كنم از جوانه اي كه در كوير دلم سربرآورده است


    و آرام آرام رشد پر از خجالت و حيايش را با چشم هاي تازه گشوده ام مي بينم و برايش دعا مي كنم

    ايستادگي كنيد تا روشني بخشيد

    شمع هاي افتاده خاموش مي شوند

    سبز باشي...

    پاسخ

    خيلي قشنگ بود...ممنونم:)
    + معصومه 

    عجب...!

    پس خدا مرضيه رو خير بده كه موجبات خنده ملت رو فراهم كرد...!!!

    پاسخ

    آره خب!اينو نگي چي بگي؟!
    سلام چطوري
    امتحاناتون تموم شد ديگه ؟

    عجيبه...

    من مطمئنم برا اينجا کامنت داده بودم پس کو؟؟

    مهم نيست.

    چرا حالا انقدر عصباني؟

    البته ازش گذشته و الان كه خوبي؟؟؟ اوكي؟؟؟

    يا علي.

    پاسخ

    نه خانم ناظم عجيب نيست...توي مطلب پاييني كامنت گذاشته بوديد...الان تقريباً اوكي!...من اوكي،شما كي؟!;)علي يارتون...

    شايد كسي هم در دوردستها چيزي مي خواهد

    نميدانيم اما مي دانم تو را

    كمي هم براي مردگان فكر كن

    مي داني چه خوشحال مي شوم به قبرم بگويي من آمدم؟

    شايد هنوز مي ترسم

    كمي

    از خود

    از تو

    از قانون

    و از كسي كه قبلا جوره ديگري مرده بد

    كمي آهسته تر فكر كن شايد من هنوز باشم

    گوش كن ...

    پاسخ

    اين قلم آشناست...حتي اگر وبلاگش عوض بشه واز بادبادك تبديل بشه به...!!بيخيال!

    سلام خواهرم

    زندگي همينه ديگه

    بالا داره پايين داره

    خوشي داره نا خوشي داره

    مي گذره ....

    موفق باشيد

    پاسخ

    سلام.بله زندگيه...گذشتنش هم مي گذره ...ولي چطوري گذشتنش شرطه!...به قول مامانم ما توي زندگي هامون مهمترين چيزي كه كار دستمون مي ده مشكلات دست ساز خودمونه!..دعا بفرماييد...

    بعد از مدتها سلام !

    دلم خيلي هم نسوخت ! در كمال آرامش ميرفتي ميخوابيدي، امتحان كيلو چند؟!

    اما دركت ميكنم چون عين همين اتفاق واسه منم افتاد، تازه شب امتحاني كه به خاطر تلف نشدن وقت به جاي خونه رفتم خوابگاه پيش رفقا كه تا بساط شام رو جمع كرديم و نشستيم به درس خوندن برق رفت! رفت و ما هم گفتيم خواست خدا بوده ! شاد رفتيم لالا !!!

    چه امتحاني شد...

    پيروز باشي.يا علي

    پاسخ

    سلام.آره خب!راهكار جالبي بود...ايشالا ترم بعدتستش مي كنم!

    سلام

    من يه عضو حلقه وب هستم .

    من با شعري تقديمي به کودکان غزه آپ شدم .


    دعوت مي کنم شعر کودکان غزه رو بياييد و بخونيد

    پاسخ

    سلام.
    + معصومه 

    بابا تو كه ديگه از منم گيج تري!!!

    ولي...

    دلم برات سوخت!

    يه جورايي دركت مي كنم...!

    هم بدشانسيتو درك مي كنم هم زجري رو كه از اين جور رفتارهاي بعضي آدما مي كشي...!!!

    (مثل اين كه نقاط مشتركمون كم كم داره بيش نر مي شه!)

    راستي ديروز وبلاگت خراب بود!!! وگرنه مي خواستم همون ديروز واست كامنت بذارم!

    پاسخ

    مي دوني چرا اينجوري شد؟چون دقيقاً همون موقع بود كه مرضيه خانم با گوشي سركار....!! يعني باور كنم منو تو داريم وجوه اشتراك پيدا مي كنيم؟!يا من دارم پس رفت مي كنم يا تو پيشرفت!!:دي آره دستم خرده بود نظرات غير فعال شده بود