سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























گـــــــل یا پوچ؟!

دیـن!

این کلمه ی 3 حرفی که همه مون فکر میکنیم درستش همونه که ما فهمیدیم و لحظه ای هم به خودمون شک راه نمی دیم...

اسم خودمون رو هم گذاشتیم آدم دیندار و یه دوربین کاشتیم توی محدوده ی زندگیمون و دست هرکسی که از کنارمون رد میشه رو میگیریم و کشون کشون میاریمش تا دنیا رو از لنز دوربین ما تماشا کنه...

ذره ای انعطاف پذیری نداریم و سفت و سخت معتقدیم هرکی با ما نیست برماست و دوره میفتیم این ور و اون ور تا آدمها رو اصلاح کنیم!!

مثلا بچه ی سوم راهنمایی ای که هنوز وضو گرفتن بلد نیست رو ساعت 3 صبح بیدار میکنیم و می بریمش مسجد گوهر شاد و میگیم یالا وایسا نماز شب بخون...

حالا نماز شب چه جوریه ؟

توی قنوت 100 تا این ذکر 300 تا اون ذکر 700تا اون یکی ذکر ......نماز که تموم شد 500تا فلان...150تا بهمان ...

نماز شب به هر کیفیتی خونده میشه ولی این طفل معصوم هایی که از رختخواب به زور کشیدیشون بیرون و آوردیشون برای یه عمل مستحبی توی سجده نماز صبح واجب خوابشون می بره!!

این میشه که نماز شب توی ذهن 40تا بچه میشه شق القمر! استدلالمون هم اینه که بالاخره باید این چیزها یه جایی به گوش اینا بخوره! و یکی نیست بگه حالا مگه نخوره چی میشه؟!

یکسره میگیم دروغ بده بده بده ، ولی توی ذهنمون واسه خودمون بدون اینکه به کسی بگیم یه تبصره گذاشتیم که:

نه اون دروغی که من میگم!!

اونقققدر دلم پره که هیچ بعید نیست برای همیشه قید معلمی رو بزنم...

من تاب شکستن دل شاگردهامو ندارم و توی سیستم آموزشی ما این یعنی عدم برخورداری از جدیت لازم!

من بلد نیستم دیگران رو وادار کنم مثل من فکر کنن و از ما بهترون بگن: بچه مذهبی های مارو نیگا!!

من با جبر مخالفم و معتقدم وقتی میشه یکسری از سخت گیری های بی منطق انضباطی رو از این سیستم حذف کرد چرا اصرار داریم روشون پافشاری کنیم و بقیه به این طرز فکر میگن جلب محبت دانش آموز!

من میگم وقتی قراره دانش آموزی منت بر سرش باشه که کلاس کامپیوتر داره ، لااااااازم ضروووووری و وااااااجبه که حداقل اصل « هر دو دانش آموزش یک سیستم » رعایت بشه و وجود 3تا سیستم سالم برای 30 و اندی نفر یعنی فاجعه و بزرگان اسم این حرفا رو میذارن تازه کاری!!

با همه ی این تفاسیر من آدم این شغل نیستم...من وجدانم قبول نمیکنه زیر بار حرفهایی برم که 12 سال مستقیم و غیر مستقیم به خاطرشون در عذاب بودم...

پ ن:

 

این روزها دلم شدید رنگ آبی میخواد...


نوشته شده در جمعه 90/3/6ساعت 9:6 عصر توسط یکی مثل خودت نظرات ( ) |


Design By : Pichak