• وبلاگ : گـــــــل يا پوچ؟!
  • يادداشت : سياه و سفيد هاي امروزمن!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 11 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + زهرا 

    جمله بنفشه قشنگ بود ...خوشم اومد .

    تازشم منم مدير گروه رو در پي تلاش براي ضايع نشدن حقم يافتم ..فکر کنم ما هفته ي خاصي رو گذرونديم و نفهميديم :دي

    بعدم که مي بينم قطره باران جون هم که هستن .

    حال مي کني سرعت برگشتن به دنياي وب رو :دي جارو برقي زدم در حد تيم ملي !فرش پهن کردم رخت ها رو جمع کردم و ... الان هم اينجام .

    پاسخ

    يه هفته ي خيـــــلي خاص :)) / سوال دارم...يه بار ديگه ريست شو برو اول هفته !!مخصوصا چهارشنبه اش =)) / من به شما خداقوت ميگم :دي
    سلام ... ولادت حضرت معصومه ( سلام الله عليها) و روز دختر پيشاپيش بر شما مبارک ... به همين مناسبت آپم :
    http://ammargraph.parsiblog.com/Posts/100
    يا علي
    پاسخ

    سلام./تشكر :-)
    + دلفين 
    افسوس...... که زندگي مثل گورخر سياه و سفيده!!
    پاسخ

    شايدهم قشنگي دنيا به همين سينوسي بودنشه!
    + هاووش 
    يلام
    قصه ي بيدا نکردن ب همون قصه ي حف مرد يکيه ميباشد
    از قضا منم روز سه شنبه ادمايي رو ديدم که با وجود اينکه من ميدونستم از صبح دارن همينجوري سرو کله ميزنن ولي باز در مقابل غر زدناي ارباب رجوعشون لبخند ميزدنند و من واقعا خوشم اومد ازشون
    دنيا اينجوري هم داره ديگه
    پاسخ

    پ كه پيدانشد هـــچ سين هم گم شد انگار :)) عليك يلام :)) / كاش دنيا فقط اينجوري داشت...
    سلام ... دست مريزاد ... دم شما گرم ... ببخشيد ، زياد بلد نيستم رسمي و ادبي صحبت کنم ... خيلي خوب مي نويسي(بي مبالغه)
    وقت کردي به من هم سر بزن ... يه چيزهايي نوشتم ... نظر بده ...
    يا علي
    پاسخ

    سلام./لطف داريد./ان شاالله
    + دنيا 

    روزي بوده هاااااااااااا واسه خودش!

    نميشه فقط عکاس بود يا فقط نويسنده!

    قانونه! در جرياني که خودت فدات شم!

    پاسخ

    تاريخي بود درحد دربي جمعه :)) / بلي :-(

    نميشه اين کد امنيتي کامنتتُ برداري.

    مرورگر کروم مشکل داره باهاش،نشونش نميده

    پاسخ

    نچ!ديفالت پارسي بلاگه...منم خيلي ازاينا كدهابدم مياد...كه چي؟
    خيلي زيبا گفتي
    وااااااااي نگو که اون مدير گروه اسمش "جوادي " بود؟؟؟؟؟؟؟؟
    عجب اقبالي داشتي پس دختر! اون صحنه حتمن بايد ثبت ميشد.چون احتمالن يک بار در دويست سال رخ ميده
    ايشاللا که کارت راه افتاده.
    راستي جمله اول از کيه؟ جالب بود
    پاسخ

    مريم باورنكردنيه ولي باور كن!من خودم اگر فائزه باهام نبود فك ميكردم از خستگي زياد توهم زدم!/ نميدونم...يه جايي خونده بودمش...
    + شميم 

    من مي گم دل آدم که شاد باشه عکاس ميشه ،دلش اگه تنگ نويسنده...

    متن قشنگي بود.سفيدي هاش زيبا بود.سياهي ها ياد آور خاطرات تلخ.

    اميد که هميشه حس عکاس بودن داشته باشي.بهترش:اميد که دنيا سفيد تر از اين بشه.خيلي سفيد تر.

    موفق باشي.

    پاسخ

    پپس ميشه گفت چون ديدني هاي زيبا رو ميبيني شاد ميشي و عكاس،وديدني هاي تلخ دلتنگت ميكنه و نويسنده!;-)/ اميد كه بياد اونيكه دنيا رو سفيد ميكنه... :-)