• وبلاگ : گـــــــل يا پوچ؟!
  • يادداشت : اين روزها!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام

    به نظر من از اين وضعيتي که داري نهايت لذت و ببر..بابا بنده ي خدا الان داري پادشاهي مي کني...خوشي زده زير دلت...يه روزي ميرسه مثل من که حسرت اين موقعيت ها و مي خوري....اينکه آزاد باشي و بي دغدغه..عشقتم اين باشه که الان مي رسي خونه . بعد بابا مامانت مي شيني دل ميدي و قلوه مي گيري و از سير تا يازو مي گي....بعضي وقت دلم براي شب بخير گفتن به بابام قبل از اينکه برم بخوابم تنگ ميشه....دلم براي اتاقم و تنهايي توش تنگ ميشه......ولش بابا منم الان همين حساساي شماودارم...نمي دونم نکنه افسرده شدم....

    راستي هفته پيش تو ايستگاه مترو ديدمت اومدم بيام طرفت ...شلوغ شد گمت کردم.!!!!
    پاسخ

    سلام./بيا!شاهداز غيب رسيد!اينم از ازدواج!!!/زينب جان من از وضعيت فعليم كمال رضايت رو دارم ولي نميدونم چم شده!انگار واقعا خوشي زده زير دلم به قول تو!/ جدي؟!!!حيف شد :-( / عروس خانم تبريكات ثانويه مارو بپذير :-)