سلام
خيلي بدين!!!
چرا حالا كه من حالم خرابه از همين ياد مرگ و دست خالي بودن،تو هر صفحه اي از نت كه باز ميكنم از اين عكسها ميبينم؟!!!
از نظر فاطيما هم معلومه كه مشهدين،كهش منم دعا ميكردين!
ممنون!
ميداني چرا؟!
بابا بي خيل يوسف جان!!!!!!!!!
هنوز كه خبري شده!!!!!!!!!!ما آپيم از مشهد برگشتي بيا و بسر!!!!!!!!!!
سلام خوبيد..
ترسيدن ازهر چيزي توي زندگي...
وحشتناکه...
باروني باشيدوموفق................
سلام خاله جون
اومدم حالتونو بپرسم
سلام من هم شما رو لينكتون كردم
از شما متشكرم كه لينكم كردين
سلام بزرگوار ...
اول نترسيدم، نلرزيدم ، دلم نمي دانم به چه اما مغرورانه از خويشتن بر جايش قرص مانده بود تا اينكه آن عكس ها را ديدم ... ترسيدم بر آن پيچيده در خلعت بكر سپيد ، سرماي عرياني جامه ي بيهودگي را حس كردم ... وه كه چه نزديك است هجران و من كوله بارم تهي مانده ... چيزي جز اشك ندامت برايم توشه نيست كه آن هم نمي دانم وحشت امانش ميدهد يا نه؟
مرا هم دعايي بايد ، خراباتيست سراي عقل و دلم ... ياحق!
كاش آدما وقتي دارن دو به هم زني ميكنن،وقتي دارن حروم خوري ميكنن،وقتي دارن به پدر و مادر بي احترامي ميكنن ياد اين لحظه بيوفتن.
كوتاه بود و زيبا.
پاينده باشيد.
جهان را صاحبي باشد خدا نام ....
يه بغض .... يه آه .... و يه وحشت .... فعلا همين....
سلام.
هر چه بيشتر به فكر مرگ باشيم،با هوش تريم.
«ما در تمام عمر/تو را در نمي يابيم./اما/تو/در آني/همه ما را درميابي.»
كاش يكي از صمصمي ترين رفقامون،مرگ مي بود.
كاش اين نوشدارو را،زهر نمي پنداشتيم.
كاش...
پيروز ماني.يا علي...
لحظه ديدار نزديك است ...
به شدت نيازمندم . به شدت ...