• وبلاگ : گـــــــل يا پوچ؟!
  • يادداشت : عمو زنجير بااااف...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 7 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلـــــــــــــــــــــــــــــههههههههههههه!!!!!!
    پاسخ

    عليك سلام!...بله و...!!!

    سلام

    ممنون كه مفتخرمون كردين...

    چه قشنگ...عجب عمه ي باحالي! البته با اين تعطيلي هاي يكي دوهفته خيلي هم عجيب نيست بازي كردن با اين فسقلي ها!

    شما توي همين دنياي قشنگ و رؤيايي بچه بمون. اصلاً كي گفته آدم بايد بزرگ بشه؟! خوش به حالت...من كه حالا حالا ها توفيق عمه و خاله شدن رو پيدا نمي كنم!

    بازم به ما سر بزن.

    سبز باشي...

    پاسخ

    سلاااام خانم!اين ماجرا مال تعطيلات عيد غديره...شماهم انشالله خاله وعمه مي شي مي بيني چه كيفي داره!...چشم من بعد بيشتر خدمت مي رسيم...ياحق

    سلام . منت گذاشتين . ممنون . ارادتمندم . بهتون لينک دادم .يا علي

    پاسخ

    سلام از بنده است...اختيار داريد...انجام وظيفه بود...بزرگواريد...بابت لينك هم ممنون...علي(ع)يارتون...ياحق
    + خانم ناظم 

    سلام:

    چه صميمانه نوشته بودي و چقدر چسبيد.

    چه ني ني گولوهاي با نمكي. خدا حفظشون كنه.

    يا علي..

    پاسخ

    سلاااام...يه عالمه تشكر!

    نمي ياي خونه ي ما كه با اين وروجك ها بازي كني؟

    پاسخ

    يه دفعه اومدم عادت كردياااا!...شما فعلاً به قدر كافي هرشب هرشب مهمون دارين!!!:دي
    + M.A 

    يادم رفت بگم:

    شماها واقعا تو مدرسه از اين بازي ها مي كردين؟!؟!

    من كه نمي دونستم...!!!

    پاسخ

    آره بابا!خصوصاً بين كلاسهاي آقاي ويسه!...يادش بخير!تو خيلي از لحظه هاي به ياد موندني پيش رو نديدي!...فوتبال گوش كردنها توي اردوي عيد!(بازي استقلال -پيروزي)...تولدها!...كلاسهاي سرلك و تيكه انداختنها!...آقاي موسوي ودرختاش!و ...!!!...هـــــــــــــي!دلم خواست!
    + M.A 

    سلام!

    براي اولين بار افتخار مي دم و اين جا هم برات كامنت مي ذارم، اما بد عادت نشيا!!!

    ولي جدا از شوخي،

    مطالبت هميشه جالب و تاثير گذاره!

    اين يكي هم واقعا خيلي بامزه بود!

    جدا درست مي گي...!

    منم حس تو رو دارم؛ از بزرگ شدن خوشم نمياد(براي همينم خيليا مسخره ام مي كنن!!!)

    مثلا همين عكس دار كردن شناسنامه: حتي براي ثبت نام كنكور هم نمي خواستم اين كارو بكنم و نكردم! (هرچند كه تو تابستون مجبور شدم اين كارو بكنم!)

    راستي، اين امير حسام هم عجب زبوني داره ها...!!!

    پاسخ

    چه عجب!!!من يه وجه اشتراك با تو پيدا كردم!!...اززبون اون وروجك نگو كه دست منم توي حاضرجوابي از پشت بهم گره زده!