سلام.
مجدد عيدو تبريك مي گيم.
دست روي دلمان نذاريد...
احساس پوچ بودن و هيچ بودن بيداد مي کنه توي اين جماعت.
اتفاقا ديروز همين بحثو داشتيم با بروبچ.
گير داده بودن که هر آدمي آزاده که هر تيپ و قيافه اي که دوست داره بزنه و بياد بيرون.
گفتم اگر خواهر خودت هم...؟
گفت آره،ايرادي بهش نمي گيرم،هر طور خودش مايله،ولي دروغ مي گفت...
بهش گفتم اگه يه آقا پسري اون دختر خانمي که با عريان ها تفاوتي نداره رو ببينه و توي دلش هوس کنه که اون قوه ي خدادادي رو تخليه کنه آيا شرايطش محياست که به طريق شرعي خودش رو تخليه کنه؟
گفت نه.
گفتم پس تکليف چي مي شه؟
جوابي نداشت.
ولي من مي دونم تکليف چي مي شه،اونم مي دونست.
يا خودش رو نگه مي داره تا موقع ازدواج که اگه اينکارو بکنه خيلي مرده(توي اين اجتماع)
يا (ببخشيد) به گناه شخصي مي افته و خودارضايي مي کنه.(بازم عذر مي خوام)
يا اينکه،يا اينکه،يااينکه زنا...
***
تازه اينايي که بحثش شد فقط يه بُعد داستان بي حجابي بود وگرنه اونقدر ابعادش وسيعه که توي اين بحث نمي گنجه.
***
کاش يه خرده،فقط يه خرده از خدا بترسيم.
کاش خودمونو با اين جملات که دل بايد پاک باشه و از اين تيپ صحبت ها گول نزنيم.
***
هميشه اعتقاد داشتم که اگه گناهي از اين تيپ گناها سر بزنه مقصر اولش جنس مونثه.
***
بحث زياده،من کلا به هم مي ريزم وقتي خيلي ميرم توي فاز اين صحبت ها.
همون بهتر که...
***
...،...،...