• وبلاگ : گـــــــل يا پوچ؟!
  • يادداشت : دوست ها و دوستي ها!!
  • نظرات : 5 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + آشنايي قريب 

    برام دعا كن

    ياران اين زمانه همچون گل انارند /ازدور جلوه دارند نزديك بو ندارند

    پاسخ

    اولندش كه سلام.دومندش خودم محتاج دعام!سومندش شعرت باحال بود...حالا جواب كامنت خصوصيت:جنابعالي بفرماييد اسم شريفتون چيه تا ببينم اصلاً شامل اين پست هستي يانه؟!يه چيزي روهم هنوز نفهميدم!چرا بعضي از روشنگري ها انقدر به كلمات آشناي غريب( قريب )و غريبه ي آشنا ومشتقاتش علاقه دارن؟؟!!

    سلام

    اول از همه عيد مبارك.

    دوم از اون

    ووووي

    با اون بي معرفتي كه بهم گفتي و با اين پست

    خب ممممم

    معلومه ديگه كه من كجا قرار ميگيرم .

    در هر حال مخلصيم.

    التماس دعا.

    پاسخ

    سلام.عيدشماهم مبارك...نه بابا،گفتم كه سوء تفاوت شده!ماهم در هر حال ارادتمنديم خانم ناظم جان!...محتاجم
    + نق 

    اون 8دقيقه سكوت رو عشق است!!!

    نميدونم چرا اول فكر كردم دوستهاو دوستيها كدوم نوشتته بعد كه اومدم فهميدم تازه نوشتيش!شايد دارم از اون دسته اي كه فكر ميكردم توشم ،ميام بيرون؟

    پاسخ

    اونو ديگه من بايد تشخيص بدم!!توهمچنان جزء مكشوفات جديدي!;)
    + M_A 

    خيله خب...!

    يا فردا راجع به منظورت توضيح مي دي

    يا...!

    تهديدم رو كه يادت نرفته؟؟!

    + M_A 

    آهان اين اصلي رو يادم رفت:

    شايد اين قضيه كارد و پنير درباره ما صدق كنه، نه؟؟!!!!!!!

    شوخي كردم!

    بله خب! اينو كه مي دونم كه جزو بهترين دوست هاتم!!!!!!

    منتها گفتم يه ذره شكست نفسي داشته باشم هم بد نيست!!

    ممكن بود به خاطر اعتماد به نفسم چشمم بزني!!!!

    نه هنوز نديدم كار داشتم البته مسنجر رو هم عوض كردم يه كمي مشكل داره فعلا!!!

    اي بابا! اذيتم نكن...!!

    پاسخ

    يعني من مرده اعتماد به نفستم!!! :دي يكي يه دو همه ي دسته هارو مرور كرديااا!!!ولي جدي الان كه دارم دقت مي كنم مي بينم خيلي از مرحله ها و من توي دوستي باتو يه نفر داشتم ودارم!! حالا چي وكدومش باشه به عهده ي هوش مخاطب!! :دي
    + M_A 

    تحملم مي كنم؟؟؟

    شايدم جزو خنثي هام...

    يا از اونايي كه بايد همه چيز رو كلي براشون توضيح بدي...

    يا...

    اصلا ببينم: دوستم يا آشنا؟؟؟

    چه قدر سخته!!!

    بگو كدومم ديگه...!!!

    منم اشتباه نكردم

    منتها من تا حالا ترجمه آقاي دشتي رو نخوندم ترجمه هاي ديگه رو ديدم

    جدي درنيومد؟؟؟

    از كجا فهميدي؟ (جواب اس ام اسم رو كه ندادي!)

    بله خب من ان شاء الله قراره برم

    منتها اگر ..................

    دعام كن

    پاسخ

    :دي هنر نويسنده به اينه كه همه رو بذاره توي خماري...يكم درباره ي خودت مهربون تر قضاوت كن...كم كم نزديك مي شي بهش!ولي خيالت تخت! دوست دوستي!.../آره استدلالت رو قبول دارم درست مي گي! /ازاونجاييكه خودم امروز توي مراسم قرعه كشي بودم!!جواب اس ام اس هم دادم ولي نرسيد بهت.چندبارهم فرستادم .نه مال شما رسيد نه مال خانم پاكنهاد!جوابت رو برات آف گذاشتم.نديدي؟/ديگه شمابايد مارو دعا كني حاج خانم!
    + نفس 

    عده اي را تحمل مي کني،...مطمئنم من از اين دسته هستم البته دوست به حساب بيام!!!!

    نميتونم باور كنم اصلا....شما ميرين. نميدونم بيشتر از اين چي بگم...شايد همين الان ميگفتن تو انتخاب شدي خوشحال نميشدم تا خبر انتخاب شما رو ميشنيدم بي تعارف گفتم همه چي به لياقت و عزت هست اما مصلحت هايي هم تو كار خدا هست كه خودش ميدونه و لاغير

    مثل هميشه عالي بود چقدر روان وساده نوشته بوديد اين دفعه

    بازم يادم رفت بگم سلام

    پاسخ

    سلام./...؟.../نشد ديگه...قسمت نبود!حكمتي درش بوده كه بودنش ايمان قلبي دارم.براي همينه كه الان فقط به حال دوستام كه اسمشون دراومده غبطه مي خورم وگرنه ناراحت نيستم./فقط اين دفعه ساده بود؟من كه متهمم به خودموني نوشتن!!!
    + M_A 

    1) سلام!

    2) من تو كدوم دسته ام...؟؟؟؟!!

    3) راجع به اين حديثي كه نوشتي...

    اين طور كه من يادمه مدارا نبودا! يه جورايي تعادل بود!

    يعني حد نگه داشتن توي ارتباط ها، توي دوستي و دشمني...!

    4) دعا كن اسم هردومون دربياد!!!

    اين تنها مورديه كه دانش جويي اش رو به دانش آموزي اش ترجيح مي دم....!!!

    پاسخ

    سلااااام خااااانم./گفتم كه!خودتو پيداكن!! /نه گلم!عين حديث رو از روي نهج البلاغه نوشتم ترجمه ي محمد دشتي./من كه اسمم درنيومد ولي هم چنان براي تو دعا مي كنم...بازهم تو اميدت براي رفتن خيــــــــــلي بيشتراز منه!/ياعلي

    درود بر شما

    كيه كه اين جملات شما رو تك تك حس يا تجربه نكرده باشه!!!!!!!!

    ------------------------------------------

    از بعد ديگري نيز مي‌توان به زندگي نگريست. آن گاه كه تو از خود برمي خيزي و از درون خود سربر مي‌آوري و پا به عرصه حيات و كائنات مي گذاري ، در واقع وارد زندگي مي شوي. زندگي همان چيزي است كه در چارچوب درون تو محدود نيست. زندگي همه آن وقايع و رخدادهايي است كه هر روز پيرامون تو روي مي دهند...

    دكتر عليرضا آزمنديان

    پايه گذار تكنولوژي فكر در ايران

    ادامه در وبلاگ مهر 84 (mehre84.parsiblog.com)