دوباره سلام.مرسي پاسخمو دادي. من جوابتو حدود ظهر خوندم.حدود 4.5 ساعت داشتم بهشون فکر مي کردم که با توجه به اطلاعاتم از اينجاو اونجا و اونچه که خودم چه با چشماي خودم چه کليپشون رو ديدم، بايد کدوم بخش از حرفاتو بپذيرم،کجاشو رد کنم.اين شد نتيجش:
اول اينکه نگفتي ميدوني اين هموطناي عزيز رو کي کشته. بذار نظرمو برات بگم.ديروز که سالگرد 18 تير 78بود،رفتم بيرون يه دوري بزنم.توي فلکه ي نزديک خونمون ديدم يه سري افراد باطوم به دست با فرم ايستادند.رفتم توي فلکه نشستم.درست مقابل من دو تا از افراد که اگه خيلي سن داشته باشن 15يا16 است ،ايستاده بودند.هنوز پشت لبشون هم سبز نشده بود.مطمئنا اينا نه جز سپاهن نه گروه ديگه اي. همچين سني به گروه بسيجيها مي خوره.حالا يه سوال. به نظرت اينا که توي يک فلکه نمي گم خلوت،معمولي،به اين بچه ها باطوم دادن، تو اون شلوغي ها به اين نيروي گوش به فرمان رهبر اسلحه نميدن؟ اگه اين هموطنا به دست بسيجيها کشته نشدن،پس چرا فيلمي با کيفيت گوشي منتشر شد که از توي ساختماني تو تقاطع خيابان جناح و ازادي بوده و ستاد بسيج هم بوده به مردم شليک شده؟نميدونم اين فيلمو ديدي يانه ولي اين همون موضوعي است که صدا و سيما اين طور عنوان کرد:عده اي ريختند تو ستاد به نشاني گفته شده، قصد دزديدن اسلحه داشتند ،و همونا به مردم شليک کردن و مثه اينکه گفتن 7نفر کشته شدن-الان کاملا يادم نيس-کسي رو هم از افرادي که ريختند اسلحه دزديدن و بسوي مردم تيراندازي کردن ،دستگير نکردن.پس بسيجيهاي ستاد کجا بودن؟
شما صريحا نگفتي درستي اين انتخابات را مي پذيري، ولي با توجه به اظهاراتت برداشتم اين بود که پذيرفتي،درسته؟ولي دلايلي از اون نگفتي.دوست داشتم دلايلتو اگه شخصي نيست،بشنوم.
اما ميخوام در مورد پاسخات به سوالاتم ،نظري بدم که حاصل اين چند ساعت فکرم بود.
1.اظهار نظر رهبر: شما درست ميگي.اسمي نبرد.ولي از روي عملکردش مي شد فهميد(البته بگم اين نظر شخصيه)بذار بيشتر بازش کنم.چرا طي جلسه اي ميان رهبر و خاتمي،پس از اعلام کانديداتوري وي،رهبربه خاتمي اولتيماتوم دادکه من صلاح نميدونم شما در اين دوره شرکت کني؟من ميگم ميخواست شکستي که 12سال پيش از اصلاح طلبا خورده بود را بازم تجربه نکنه.که اصلاح طلبا مهره ي ديگه اي به نام موسوي فرستادند به ميدون.موسوي که طرفداري نداشت.طرفداران خاتمي اومدن و به قول خودشون موج سبز ايجاد کردن و اينم به خاطر حمايت خاتمي از وي بود.اينو همه ميدونن که رهبر متمايل به اصول گرا هاست.پس حمايتش از کسي که خم ميشه و دستش را ميبوسه، چيز دور از ذهني نيست.شايد رهبر اين حکايت تکراري را هر دوره تکرار کنه ،ولي تو دوره هاي پيش صلاح نميديد که کي کانديد باشه کي نه، اونو به عهده ي شوراي نگهبان مي گذاشت،درسته؟
2.سفرهاي استاني احمدي نژاد:اين بارم من نگفتم پلاکارد بالا گرفت و گفت فقط به من راي بدين.طبق اظهارات خودش تو مناظرات، سفرهاي استاني به دليل اگاهي مستقيم از مشکلات و در کل اوضاع مردم همون استانه.مثلا اگه سفري به کرمان داشته باشه و اعلام کنه، اي مردم ببينيد دولت من بود که راه اهن تهران-شيراز رو احداث کرد، يا چيز هاي ديگه،خوب اين مشه تبليغات دولت،نه اگاهي از مشکلات مردم. (اينا صرفا مثال بود)يا از شيوه ي تبليغات ديگر کانديدا گلايه کنه، مثلا اينا از کجا ميارن اين همه خرج کنن،يا وابسته به کين که اين طوري تبليغات ميکنن.به نظرت همچين چيزايي هم اتفاق نيفتاده بود؟
4.شيوه ي مناظره ي احمدي نژاد:من باهات موافقم که شيوش درست نبود.نه تنها اون شب بلکه در مقابل دو کانديداي ديگه هم همينطور. من از موسوي نگفتم،چون داشتم از احمدي نژاد سخن مي گفتم. شيوه ي اونم درست نبود.اصلا توي اين مناظرات که مشاجره بيشتر بهش مي خورد،کدوم از برنامه هاشون سخن گفتن(البته رضايي کمتر به حاشيه پرداخت).چيزي که من فهميدم اين بود که اين سه نفر اومدن هر کدوم تو يه زمينه احمدي نژاد رو بکوبونن،مثلا موسوي بيشتر تو مسائل خارجي ،کروبي مسائل داخلي و رضايي اقتصادي.ولي خوب احمدي نژاد کارايي کرده و حرفهايي زده بود که جاي اين همه شماتت رو براي خودش گذاشته بود.ديدم که به هيچ کدوم درستو حسابي جوابي نداشت بده و فقط انکار ميکرد.اگه واقعا همه ي اونا دروغ بود، منطقي برخوردميکرد،جوابي دندانشکن ميداد،اگه جوابي داشت که بده، ديدم که نداشت و فقط يا انکار کرد يا تفره رفت.اگه ميتونست ثابت کنه بيگناهه مي دوني چقدر راي براي خودش ميخريد.
5.تبريک زودهنگام و سوال برانگيز رهبر:ببين وجدان به من ميگه راحت از کنار قضايا رد نشم،اونم توي همچين موضوع مهمي.قانون قانونه. اگه اول بايد شواري نگهبان درستي انتخابات را اعلام کنه بعد رئيس جمهورو شناخت،پس رهبر اشتباه بزرگي کرده.قانون رو زير پا گذاشته.من ميگم چرا؟ عجله داشته؟بازم چرا؟نبايد براي خودمون دليل بسازيم. اگه قانون، قانونه ،براي همس،حتي رهبر.اين عجله دوباره درخطبه ي رهبر اتفاق افتاد.پيش از اين که شوراي نگهبان حتي به شکايات رسيدگي کنه و پاسخ نهايي رو بده،اومد گفت تقلبي صورت نگرفته. در عمل گفت اين کارا فايده نداره.و من زير بار هيچ چي نميرم.به اينم نميشه خرده گرفت؟کي انتظار داره از شوراي نگهباني که بيش از نيمي از اونا به صورت مستقيم يا غيرمستقيم توسط رهبر تعيين شدن و اصلا اصول گران ،خلاف حرف رهبر حرفي بزنن،من که انتظار نداشتم.اما در مورد فرضي که کردي. همين شبه برانگيزه.11ميليون اختلاف؟مگه ميشه کانديدا حتي توي شهر خودشون هم راي اول نياوردن!!!!حتي زاهدان که اين همه سني داره و درست پيش از انتخابات اون کشتار تاسف بار ميان شيعه و سني در گرفت،اونجا هم احمدي نژاد اول شه.همه چيز غير واقعيه. الانم بحث سر تقلب کوچک نيست،وقتي قانون اجرا نشده،شما ميگي نماينده دارن.همون طي شمارش ارا،حدود 2يا3 بامداد شنبه بود که مصاحبه اي تصويري از موسوي پخش شد-البته تو bbcفارسي- که نمايندگانش در خيلي از حوزه ها يا اصلا کارت ورود به حوزه براشون صادر نشده يا اخراج شدن.واقعا حرفهاي دانشجو شمارو قانع کرده بود؟تازه پس از رسيدگي شوراي نگهبان به شکايات،خود اين شورا گفت تو اين 10%بازشماري شده3ميليون تقلب بوده که در نتيجه ي انتخابات تاثيري نداره.خوب يه سوال:به طور ميانگين تو 90% بقيه هم حدود27ميليون تقلب ميشه،سرجمع30ميليون(مشخصه بالا و پايينتر ممکنه باشه).اينم نميتونه تو نتيجه تاثيري داشته باشه؟
6
ينجانب
به عنوان يک هم سوگ همچنان مردم عزيز را به خويشتنداري دعوت مي کنم. کشور
متعلق به شماست. انقلاب و نظام ميراث شماست. اعتراض به دروغ و تقلب حق
شماست. به احقاق حقوق خود اميدوار باشيد و اجازه ندهيد کساني که براي
نااميدي و ارعاب شما مي کوشند خشمتان را برانگيزند. در اعتراضات خود
همچنان به پرهيز از خشونت پايبند بمانيد و چون پدران و مادراني دل شکسته
با رفتارهاي نامتعارفمچنان به پرهيز از خشونت پايبند بمانيد و چون پدران و مادراني دل شکسته با رفتارهاي نامتعارف فرزندانتان در قواي امنيتي برخورد کنيد.