با تشکر از شما و اينکه لازم هست بدونيد ما کلا قصد جنگ نداريم حرفي هم مي زنيم فقط چون دست گذاشتيد روي نقاط حساس اينجانب هم چيزکي با قاعده يا بي قاعده در جواب شما فرمودم
صد البته که حرفتون درباره ي اين نمونه ها که ذکر شد و به قول خود شما خيلي بيشتر از من مي دونيد موافقم!اما شما گفتيد زنان بايد قبول کنند که بايدچاه کن و عمله ي خوبي هم باشند ..مام يه چيزکي جواب داديم که توانايي شو دارند !يعني در حد ادعا نيست! و باز هم چيزکي ديگه گفتيم و اون اين بود که اين جايگاه يک زن نيست و در شان و مقام يک بانو نيست که بخواد اين کار ها رو انجام بده!و بر مي گرده به همون ضعف مديريتي و ...که اشاره کرديد!
فکر نمي کنم که مديران زن اين جامعه همه شون يک همچين ضعفي رو که گفتيد داشته باشن!شايد اوايل ضعف داشته باشن و اين به چشم آقايون زير دست بياد اما قطعا چيزي که مي بينيم اينه که اکثرشون با اراده عمل کردند و خودشون رو با وجود همون نقطه ضعفشون (که البته نقطه ضعف نيست بلکه با محيط هاي خشک سازگاري نداره!)به مدارج خوبي رسوندند!و اينکه شما مي گيد زير سايه ي معاونت مردانه ..همون انکار نيست؟
در مورد مديريت هاي کلان ...ببخشيد آقايون در مديريت هاي ساده با خانم ها مشکل دارند...حالا شما بحث از مديريت کلان مي کنيد؟!... کجاي ايران به يک خانم مديريت کلان دادند که شما داريد حرف از تصميم گيري هاشون در مديريت هاي کلان ميزنيد؟؟؟؟
نظر شما درست (پاراگراف آخر رو مي گم)بله زنان نقش موثري در سلامت جامعه دارند! اختيار داريد... خودتون (خود نوعي مرد رو عرض مي کنم)دست کم گرفتيد!آقايون هم در باب سلامت جامعه ي کنوني نقش بسزايي دارند!(قبول دارم که زنان موثر ترند باز هم به دليل همون لطافت ها که گفتيد)لازم هست که در باره نقش مردان در سلامت جامعه ي امروزتوضيح بدم!؟ کمال تشکر از اين چيزک آخرتون «...اما جايگاه خشك صنعت و مناسبات آن را براي زن مناسب نمي دانم...»رو دارم ..قابل توجه شما که اين چيزکتون در وجود اکثرهم آقايان لحاظ شده!!ما هم خودمون پذيرفتيم! ممنون