نمي دونم چرا بي خودي گير مي داد كه نمي شه همشو يه جا بفرستي!!!!اين پارسي بلاگم قاطه ها!!اين شد كه دو تا شد!!
دوست جون ... .!!هيچي ،کاريت نداشتم خواستم نفس بکشم!
ام اي عزيز منم مثل شما به دختر بودنم افتخار مي کنم و هر گز هم نخواستم و نخواهم خواست که پسر باشم!! دقيقا...کسي منکر اين نيست که ما نمي تونيم کار هاي مثل مثال خوبي که زدي...سنگ تراشي يا مهندسي معدن!و....رو انجام بديم ...اما از خيلي چيز ها هم که مي تونستيم انجام بديم کنار گذاشتنمون!نه؟ به هر حال اميدوارم همه ي ما حداقل توي صلح و آرامش و منطق و دين داري واقعي کنار هم زندگي کنيم .موفق باشيد همگي