سلام
قالب جديد مبارك
اين كه تو اين سه سال بزرگ شدن ت رو لمس كردي، به قول دوستت طبيعيه و هرجاي ديگه هم كه بودي بالأخره بزرگ مي شدي!!
اما چيزي كه واضحه اينه كه اين كه كجا داره اين بزرگ شدن اتفاق مي افته، خيـــــلي مهمه!
اما در مورد دانشگاه...
حرف دوستت رو تا حد زيادي قبول دارم(البته نه به طور مطلق)
واقعا خيلي ها هستند كه با وجود تحصيلات بالا، زندگي شون با آدمي كه سواد پايين تري داره ، واقعا فرقي نمي كنه؛ چه بسا خيلي وقتا اوني كه سواد كم تري داره، زندگي خيـــــلي بهتري داره (به دلايل مختلف: مثل فرهنگ بالاتر(معلومه كه فرهنگ و سواد، رابطه مستقيمي با هم ندارند)، يا عقل بيش تر!، يا مديريت بهتر، يا ...)
اين رو هم كه گفتي از نظر خيلي ها دانشگاه دارالفساده، به اين شدت قبول ندارم!
اولا كه خب هست! مگه نيست؟! اگر دانشگاه شما هم اين طور نباشه، مال ما هست! بدجوري هم هست!! بماند...
ثانيا خب فرضا اين طور باشه، يعني بقيه اين طور فكر كنن!
مشكل چيه؟
اگر منظورت از طرف مقابل، براي زندگيه! كه خب اگر منطقي باشه نبايد اين طوري فكر كنه!! يا بازم اگر منطقي باشه، مي تونه با صحبت بفهمه كه فكرش درسته يا غلط. تازه اين جور آدما مي تونن خودشن يه سر تشريف بيارن دانشگاه تا از اوضاع باخبر شن و ...!!
(البته اگر واقعا منظورت براي ازدواج بود، اين رو هم بگم كه اصولا وقتي تو زندگي تحصيلات دو نفر به هم نياد، يه سري مشكلات پيش مياد. حتي ممكنه هر دو سواد بالايي داشته باشن، اما رشته هاشون كاملا بي ربط باشه. اين خودش يعني روحيات شون با هم جور نيست...)
اما يه موقع هست كه طرف مقابل، مثلا پدر آدمه!
كه فكر نمي كنم منظورت اين باشه، چون اگر اين طور بود كه از اول اجازه نمي دادن بري دانشگاه! ولي خب كلا در اين مورد هم به نظرم مي شه با صحبت منطقي، همه چيز رو روشن كرد... (بقيه اش باشه براي بعد! البته اگر لازم شد!!!!)
+ كلا ربط اين مكالمه اي كه نوشتي رو با تغيير نفهميدم!!! چرا عنوان مطلب ت change بود؟؟!