• وبلاگ : گـــــــل يا پوچ؟!
  • يادداشت : اين روزها!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ... 
    سلام ...
    دارين بزرگ ميشين خب ...
    از اين بزرگ شدن ها که بزرگترهامون شدن!
    از اين روزمرگي دچار شدن هاشون ...
    حتي شوخي هاشونم تارعنکبوت بسته!
    اين از عوارض بزرگ شدنه!
    فقطم براي شما نيست ...
    انگار روزمرگي سرنوشت محتوم آدم هاي مثلا بالغه!
    هيچي عوض نشده ...
    فقط ديگه نگاهمون عوض شده ...
    شايد نگاهمونم عوض نشده، فقط ديگه نمي بينيم!
    يعني چيزاي کوچيکي که قبلا يه دنيا شادمون مي کردن، الان از چشممون افتادن ...
    مي گفت: خوشبختي توي زندگي يعني ديدن لذت هاي کوچيک، با اتفاقاي کوچيک شاد شدن ...
    واسه اينه که فکر کرديم بزرگ شديم يعني ديگه يه تيله رنگي رنگي نبايد شادمون کنه، ديگه نبايد نقاشي بکشيم بزنيم به ديوار، ديگه نبايد کتاباي داداشمون رو خط خطي کنيم و ديگه نبايد غذاي مامان رو ناخونک بزنيم بعدش کلي غر بزنه کيف کنيم!
    با اين سن و سالم نميذارم کودکانه هام انگ بزرگ شدن بهشون بخوره، تنها راه دلمرده نشدن، زنده نگه داشتن بچگي هاست ...
    باور کن!
    ---
    الان احساستون رو نسبت به اين شکلک بگين
    سخت نگيرين بانو : )

    پاسخ

    سلام./د همين ديگه!همه غصه ام ازاينه كه اين بزرگ شدن بزرگ شدن كه ميگفتن اين باشه!:-( / اين كامنت رونوشت شود براي مامانم كه وقتي ميخواستم براي خودم عروسك سوغاتي!بخرم نگاه عاقل اندر سفيهي نثارم كردن و توجهم رو به مايحتاج آتي جلب كردن و خاطر نشان كردن از وقت عروسك بازيت گذشته و ... ولي حرف شمارو باور داريم!واساسا چنانچه يكبار شمارا باور كرده باشيم همين بار است!! :دي / احساسي شبيه اينكه اگر دم دستمان بود ازداشتن دندان محرومش ميكرديم!:)) / سخت نميگيرم...سخته!