• وبلاگ : گـــــــل يا پوچ؟!
  • يادداشت : منِ ِ اين روزها...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    آخ!آخ!آخ!
    چقدر مي‌فهمت چي ميگي.
    اصلن دلم خواست عينن مطالبت رو کپي کنم و از زبون خودم بنويسم
    ولي ...
    فقط نيمه‌ي اولش رو.
    براي من نيمه دومي وجود نداشت
    هيچ آرامش و دوستي خالصانه‌اي وجود نداره.ديگه هيچي نيست.هيچچچي هيچچچچچي
    ...
    بي‌خيال
    نميدونم من برات جز کدوم يکي از اون آدما بودم.
    فقط ميدونم که دلم برات خيلي تنگ شده.همين
    پاسخ

    مريـــــــــم!!!چقدر تو حلال زاده اي دختر!همين ديشب عکسهاي جشن پرشين رو ميديدم...تو هم بودي نه؟روسري آبي داشتي؟ميدوني دلم چقـــــــدر برات تنگ شده؟از همه جا بريدي و رفتي که تو هم بدتر از من!از فائقه حالتو پرسيدم...گفت خطت هم عوض کردي!پاشو بيا يه روز باهم بريم سينما رديف اول منتهااليه سمت راست بشينيم فيلم ببينيم!:)) خيلي خوشحالم کردي!خيلي خيلي خيلي!