سلام!
من برگشتم! ممنون كه سر زدي.راجع به پست قبلي اينكه گفتم ربطي به اعتقاد نداره براي اين بود كه فكر ميكنم تو واگن مخصوص خانوم ها نا محرم نيست! البته تو ايستگاه ها...
راجع به «باور» هم حق باشماست.اصلا اگه هيچ كدوم از اعتقاداتمون كه با عقلمون پذيرفتيم وارد قلبمون نشه يه قرون هم نمي ارزه و ازمون پذيرفته نيست. پس بالاخره مجبوريم از يه جايي و با يه كارهايي اين اعتقاداتمون رو وارد قلبمون كنيم !(بذار بهت بگم كه اگه از همين مرگ شروع كنيم راحت تريم!!)
تو اين هفته ان شاالله سفرنامه ام رو ميذارم.منتظرتم.
يا علي