• وبلاگ : گـــــــل يا پوچ؟!
  • يادداشت : پستي به مقتضاي زمان و حال ...
  • نظرات : 5 خصوصي ، 10 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رهگذر 

    گفتم بيام اينجام ابراز وجود كنم!
    چه پيچيده نوشني! تو همون جمله ي اولش موندم! بماند يا برود... كي؟ تو اين چند ماهه صحبت انتخابات بود كه بعدشم كشيده شد به بحثاي انتحاري! بعضي وقتا آدم از قصد گوشش كر مي شه خود به خود.بعدم به خودش نهيب مي زنه كه نه از قصد نبود و پيش اومد و اينجور شد و اونجور شد.ولي خب چشامون تو اين چند ماهه به خيلي چيزا روشن شد.نمي شه گفت...بعضي موقع ها آدم مقصدش حق هست اما وسطش به بيراهه مي ره.تو اين بيراهه ها هم هي اين شاخه به اون شاخه و....

    بازم به نظرم اين عيار سنجي درست نيست! بحث سر دنيا و آخرت نيست.سر دنياست.توي مسئله ي دنيا به نظرم عيار آدما معلوم نمي شه.

    بود و نبود و ولي خوب گفتي!‏آدم تكليفشو نمي دونه.اما بازم يه چيز ديگه.به نظرم اونا كه رفتن به نظرشون اين نبوده كه شلوغ ترين راه درست ترين راهه!!! چون جنم مي خواد.قرار نيس كه همه با هم جنم داشته باشن!‏ ظرفيت موندنو نداشتن.تازه به نظرم اوني كه خودشو شناخت و رفت مثل همونيه كه خودشو شناخت و موند!! چون اوني كه رفت مي دونست اگه بمونه و يه خورده سختي بكشه شونه خالي مي كنه!‏شايد رفت كه آدم شه و برگرده!

    پاسخ

    محبت كرديد خانم سياست مدار!:-)/نظراتت برام جالب بود...زاويه ي ديدت جالبتر...فقط يه چيزي!واقعاً فك مي كني دعوا فقط سر دنياست؟من كه به نظرم تا همين جاشم اين مسئله ي دنيايي آخرت خيلي هامون رو بر باد داده...بيا يه كم ريز تر فكر كنيم...به حرفهايي كه نبايد مي گفتيم و گفتيم...به حمايتي كه نبايد مي كرديم و كرديم(عاجزانه استدعا دارم حرفام رو درست بخونيد!منظورم به هيچ طيف و گروه و عقيده اي نيست)