• وبلاگ : گـــــــل يا پوچ؟!
  • يادداشت : مرگ تدريجي يك انسان!
  • نظرات : 3 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + azra 

    هميشه به اين اخلاق خودم افتخار ميکردم و مي کنم که محاله چيزي_ ظرفي- لباسي-وسيله اي- هرچيزي توخونه را بلا استفاده بگذارم بمونه... هرچي هم وسيله دارم ازش استفاده ميکنم.... خب؟ اما هميشه به مامانم که ميگفت 1 ماشين ظرفشويي يا بخر يا من واست بخرم! ميگفتم نه مامان! من!؟؟؟ عمرا بذارم ظرف اونقدر جمع بشه که ماشين را پر کنه! من اعصابشو ندارم! 2تا ظرف که در مياد را بايد همون موقع شست..(1 بنده خدايي را هم ديده بودم که ظرفاشو قشنگ اسفنج ميکشه با کف!!! بعد ميگذاره تو ماشين! )....

    آقاي خونه که طرفدار لوازم برقي هستند...رفتند ظرفشويي خريدند..... و حالا من نادمم! که چقدر عمرم را تو آشپزخانه تلف کردم.. حالا مي فهمم که همون ظرف شستن ناقابل چه حجم عظيمي! از کار خونه را تشکيلا ميداده! الان هميشه آشپزخونه مرتبه! جدي! تو اين مورد مامانم از من 4-5 سالي جلوتره! :))

    ياد 1 مطلب ديگه افتادم! 1 بنده خدايي که از لاغري در حال شکستنه ديگه!!!! ميگه ماشين ظرفشويي بخرم پس ديگه تو خونه چه کاري بکنم!؟ چه جوري کالري بسوزونم!!!!بعد دنبال فلان کرم و لوسيونه تا از چروکهاي صورتش کم کنه!و خشکي پوست دستش را درست کنه...

    .. بيخيال! بقيشو خصوصي ميزنم... :)))))))))))

    پاسخ

    منم همينو ميگم!چراوقتي ميشه راحت زندگي كرد از خودمون اين راحتي رو دريغ كنيم!جا داره به خاطر اين اقدام همسردوستانه از آقاي خونه تشكر ويژه داشته باشيد :))