سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























گـــــــل یا پوچ؟!

یامن سترالقبیح...

نمی دونم ما جماعت ایرانی چه اصراری داریم که وقتی توی خیابون رانندگی می کنیم به همه ی دوروبریامون بگیم که ماشینمون رو با بوقش خریدیم!!

 

بی دلیل دستمون رو روی بوق می ذاریم واغلب هم تا  مدت طولانی ای یادمون می ره برش داریم!

کم ترافیک و آلودگی هوا داریم این یکی هم نورعلی نور می شه!!...یک اپسیلن هم فکر نمی کنیم شاید مریضی این دورو بر باشه که این صداهای گوش خراش آرامش رو ازش بگیره...

از رانندگی ها ورعایت قوانین شهری هم که دیگه نگم!!!!

هی!فرهنگ شهرنشینی!کی می خوای بیای که ما داریم در فقدانت بال بال می زنیم...

اون از وضع مترو سوارشدن هامون که باعث شرمندگیه!!...اون از صفهای اتوبوسمون که چیزی به نام رعایت حق تقدم درش دیده نمی شه!...اینم از...

نمی دونم کی قراره بفهمیم لازمه ی زندگی در شهر رعایت یه سری ممیزیها ست که سلامت روانی جامعه و وضع ظاهریش رو حفظ می کنه...

 

پ ن1:گاهی یه صحنه هایی توی این خیابونها  می بینم که خجالت می کشم بگم:اینجا تهران پایتخت جمهوری اسلامی ایران!


نوشته شده در یکشنبه 86/7/15ساعت 1:11 صبح توسط یکی مثل خودت نظرات ( ) |


Design By : Pichak