سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























گـــــــل یا پوچ؟!

کوه با نخستین سنگها آغاز می شود.. و انسان با نخستین درد...(شاملو)

 

گفتم: نوشتن ماوقع باعث می شه مشکلاتم با کاغذ تقسیم بشه...اینش رو دوست دارم...

گفت:منم دقیقاً به همین دلیل کم می نویسم...مشکلات و سختی ها آدم هارو می سازن...حیف نیست این فرصت رو از خودمون بگیریم؟مشکلات حکم چکش مجسمه ساز رو دارن که به روح نقش و نگار می دن و ...

 

*

گفت:هروقت توی زندگیت همه چیز رو به راه بود بترس...

*

گفت:((ما انسان را در رنج آفریدیم...))

*

چقدر به این جمله ها فکر کردم...

به اینکه چقدر باید ظرفیت آدم بسط پیدا کنه تا بتونه این نوع تفکر رو بپذیره...

نتیجه: حالاحالا باید بدوئم...

 

پ ن بی ربط!: +این پی نوشت مخاطب خاص دارد+

کاش برای تصمیمی که گرفتین یکم بیشتر فکر می کردید...به اینکه به قول خودتون مؤمن کاری رو نصفه رها نمی کنه (حتی ادای مؤمن درآوردن هم قشنگه...نیست؟)

کاش می تونستم خودم رو مجاب کنم که این تصمیم ناگهانی به خاطر حرفهای ما نبود...حداقل اون موقع عذاب وجدان یقه ام رو دو دستی نمی گرفت...

کاش این فرصت رو از من و بقیه نمی گرفتید...دوست ندارم بگم بدکردید ولی کم لطفی کردید.شاید خیلی بهتراز اینها می شد صورت مسئله ای که الان پاک شده رو حل کرد...

نمی دونم چرا هر چقدر فکر می کنم به این نتیجه می رسم که این راهش نبود...یا دست کم بهترین راه نبود!

سفربخیر...

خدایتان سپاس


نوشته شده در دوشنبه 87/5/7ساعت 6:42 عصر توسط یکی مثل خودت نظرات ( ) |


Design By : Pichak