• وبلاگ : گـــــــل يا پوچ؟!
  • يادداشت : حرفهاي كسي كه دير رسيده است!!
  • نظرات : 6 خصوصي ، 22 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + بيدار 

    سلام ...

    از واقع بيني نوشته تون خيلي خوشم اومد . بخصوص جايي كه گفتيد شايد راننده تاكسي هم حق داره ... شايد همه حق دارن ...

    نمي دونيد چقدر دلم مي خواد در رابطه با اين موضع صحبت كنم ، اما به قول رض مارمولك تو فيلم مارمولك : حيف كه اين اسلام دست و پاي ما را بسته است

    به جاي واژه اسلام شرايط رو بگذاريد خيلي بهتر ميشه چون به خاطر فرار از سرقت ادبي مجبور شدم ديقا همون جمله رو بنويسم.

    به هر حال ممنون

    موفق باشيد . يا علي ..

    از بچه گي دهه فجر رو سرودهاش رو دوست داشتم.

    اوني كه مي گه بر اين بند بندگي

    بر اين بار ظلم و...

    به سرتاسر جهان

    نگون و گسسته باد

    اين موضوع هرسال فكر من رو هم مشغول مي كنه.

    عمارت فرنگي و كه مي ديدم آروم مي شدم و گر مي گرفتم

    از استعمار در اومديم اما داريم استحمار مي شيم

    مشكل گذر زمانه

    بابام مي گه اولاي انقلاب اين جور نبود

    مي گه حالو هواي مردم اين جور نبود

    مي گه يكي بودكه مي گفت هر چه داريم از اين ملت داريم

    خميني يه رهبر مردمي بود

    اگر بود هيچ چيز اين طور نبود

    خميني فرياد دل همه بود

    و اي كاش كه هنوز م بود

    ولي با همه مشكلات هنوز وقتي فيلم روزهاي انقلاب رومي بينم غرور سرتاسر وجودم رو مي گيره

    ياد مشت هاي خونينشان سبز

    سلام

    حرفي رو زدي كه مدتهاست رو دل هر دومونه!!اين همه تضاد از كجاست اگهجوابشو ژيدا كردي مشتاقانه منتظرم به منم بگي...

    حق يارتون

    اينم براي خودمون كه بعضي وقتا فراموش مي كنيم برا چه آرمان هايي با خدا عهد بستيم.

    من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوالله عليه

    مردم فريب و فتنه جهان را گرفته است
    مکر و ريا زمين و زمان را گرفته است
    اي مردم صداقت و اي مردم ريا
    اي مردم زور و زر و فقر و بوريا
    ديروزتان حماسه و تکبير و طبل و تير
    امروزتان تجمل و خاموشي و دريغ
    ديروزتان گرسنگي و غيرت و غرور
    امروزتان غارت و ساز و سرور و سور
    ديروزتان صلابت کوه و خروش رود
    ديروزتان فراز و امروزتان فرود
    اي در حضور حادثه ايستاده ها
    اينک ميان بستر غفلت فتاده ها
    مردم سوال ميکنم آيا خدا چه شد؟
    شور و نواي قدس و غم کربلا چه شد
    آيا وصيت شهدا را شنيده ايد ؟
    آواز عاشقان خدا را شنيده ايد
    گلپاره هاي سوخته بر دوشتان نبود ؟
    تنهاي زخم خورده در آغوشتان نبود ؟
    حق با شماست اينکه زمين سر به سر رياست
    حق با من است اينکه زمين خاک کربلاست
    حق باشماست نام و شرف را نيافتيد
    دنبال نام و ننگ به هر سو شتافتيد
    حق با شماست زندگي و نان برادرند
    از مستي و شراب به هم آشناترند
    خرماگران عافيت اهل خدا شدند
    اهل خلوص نيز مقدس نما شدند
    حق با من است اين که علي نان شب نداشت
    يک جو طلب ز مصر و حجاز و حلب نداشت
    حق با من است اين که علي هم فقير بود
    دنيا به او ز عطسه بز هم حقير بود
    حق با شماست دست گروهي فراخ شد
    هر کس رسيد تشنه بازار و کار شد
    هر کس به نان رسيد خدا را ز ياد برد
    قوم نماز قبله نما را ز ياد برد
    حق با شماست اين که فراموش ميشويد
    چون سنگ بي تفاوت و خاموش ميشويد
    حق با شماست آري حق با من و شماست
    حق با من و تو نيست حقيقت فقط خداست
    اي مردم جراحت و جنگ و جنون و درد
    اين دوره فتنه گر به ايمانتان چه کرد
    گيرم خدا براي شما نان نميدهد
    آبا کسي براي خدا جان نمي دهد؟
    مردم سوال ميکنم آيا خدا چه شد؟
    شور و نواي قدس و غم کربلا چه شد؟
    فردايتان چه ميشود اي مردم بزرگ
    اينک شما و هي هي چوپان و دشت و گرگ
    مردم هنوز رآيت توحيد با شماست
    سرداري از قبليه خورشيد با خداست

    ...

    التماس دعا

    ما با نظام اسلامي هيچ مشكلي نداريم .هنوز هم اعتقاد داريم اين مدل حكومت بهترين مدليست كه بشر زميني رو براي رسيدن به سرمنزل مقصود كمك ميكنه.برخلاف همه مدل هاي حكومتي غربي من جمله ليبرال دموكراسي كه امروز با همه بحران هاي موجود عملا به گل نشستن و زمين گير شدند.

    ولي در رفع نواقص بايد آگاهانه قدم برداريم كه در اين وسط اصل نظام خدشه دار نشود.

    به حرفاي رهبري دقت كنيد مي بينيد مانور اصلي رو واژه هاي نشاط پويندگي و اميد به آينده و غافل نماندن از توطئه هاي دشمن در جهت ناميد ي مردم هست چرا ما بايد غفت كنيم و با بروز مشكلات حس ياس سراغمون بياد!؟

    امروز به بركت انقلاب بيداري اسلامي در بين ملت هاي مسلمان و حتي غير مسلمان شكل گرفته است.واكنش ها به فاجعه غزه بي شك تحت تاثير همين بيداري ناشي از آرمان خواهي انقلابي ما بود

    .به قول دكتر عباسي اگر جواني كه تو طولكرم و رفح و جنين و غزه بمب به كمرش مي بنده و از شرف و حيثيت و ناموس خودش دفاع ميكنه تروريسته چه باك با ادعا بگيم ما تئوريسين**تروريسم مقدسيم**

    بزار دنياي غرب از ما وحشت داشته باشه اين ترس ثمره اين انقلاب بوده و خواهد بود.

    دوست خوبم ما نبايد اجازه بديم با هر بهانه اي نظامي كه به خاطر اون سلحشورايي كه با وجود اونا امروز مي تونستيم گره هي از مشكلات مملكت رو باز كنيم از دست داده ايم،زير سوال بره.

    خطوط قرمز ما اسلام انقلاب نظام و امام رهبري است اما ديد افراطي به اين خطوط قرمز به همان اندازه مضر است كه بخواهيم تفريطي انها را زير پا بگذاريم.

    اگر خيلي طولاني شد صميمانه عذر ميخوام بخاطر اينكه وقتتون رو گرفتم.اما يه حس وظيفه شناسي مجبور كرد اين مطالب رو بنويسم و گرنه اگر تشخيص مي دادم اين مطالب از سر كينه توزي و عناد ورزي نوشته شده به هيچ وجه اين استدلال ها رو اينجا نمي آوردم.

    اگه فرصت داشتيد حتما يه نگاه به وصيت نامه غريب! امام بياندازيد .

    گمشده اين روزهاي ما همين نوشته هاي سرتاسر الهي سياسي امام هست .

    افكار و انديشه ما گاهي با توطئه وسواس خناس به سمت سرخوردگي از اعتقادات و آرمان هامون كشيده ميشه.خيلي بايد مواظب بود كه در دام شيطان نيافتيم.

    آزاد انديشي و تضارب آرا دليل بر كوتاه آمدن از مواضع و آرمان ها نيست و نخواهد بود.

    همه عزت مال خداست.

    شك نكنيد...

    خدا با ماست و وعده خدا تخلف ناپذير است.

    يا علي

    اگر اين مشكلات رو تشخيص ميديم بايد اين جرات رو هم به خودمون بديم و ريشه اين مشكلات رو بدون غرض ورزي پيدا كنيم.

    من ميگم چون ايمان داريم انتخابات تو مملكت ما فرمايشي نيست پس ميشه گفت گاها اشتباه تاكتيكي مردم در انتخاب كارگزاران حكومتي باعث اين درجا زدن در برخي عرصه ها شده است.

    همين امروز دقت كنيد مي بينيد هزاران مدير مدبر با صلاحيت كه تربيت شده همين نظام هستند به علت كج فهمي ها كج سليقه گي ها و تنگ نظري ها و عدم تعامل با ديگران عملا از عرصعه خارج شده اند.

    منظورم رو خوب مي فهميد.مردم با راي خودشون اجازه ميدند تا همچين افرادي بر مسند كار بشينند و حكومت كنند.

    اين وظيفه ما هست كه امروز با اعتقادي كه به نظام و به كارآمدي نظام داريم حتي با يه كامنت ساده حتي با وبلاگ نويسي در جهت آگاهي دادن به مردم در راستاي افزايش شعور سياسي شون،قدم برداريم و اين انحراف رو به گوش مسئولين برسونيم كه سبب اين نارضايتي شده.

    شايد خنده دار باشه اما تو نظام هاي مردم سالار كه اساس و پايه اونها مشاركت هاي مدني ست همه وظيفه دارند كه آگاهي ملت رو افزايش بدن.اما به شرطها و شروط ها كه اين شروط همان حركت در چارچوپ نظام و قانون اساسي كه به اون پايبند هستيم ميباشد.

    هر كس بگه فقر و بي عدالتي و تبعيض و فساد وجود نداره يا بايد در صحت عقلي اون شك كرد يا بايد اسمشو كبوتر دور حرم گذاشت.

    وفاداري به نظام يعني انتقاد سازنده در جهت رفع نواقص

    اما مسئله اي كه اينجا هست اينه كه اين مشكلات رو مي بينيم نبايد خداي ناكرده به يكباره اين دلايل كه تو صحت اونها هم ترديد داريم تبديل به دليل سرخوردگي ما از نظام بشه و سريع كليات نظام و كارآمدي اون رو زير سوال ببريم.

    در مورد مشكلات معيشتي و فقر و بيكاري هم با شما كاملا هم عقيده هستم و اين احساس وظيفه شما در بيان اين ضعف ها قابل تحسينه اما نكته اي كه اينجا به چشم مياد اينه كه با اندك رجوعي به گذشته ببينيم اين ملت هدفشون در به راه انداختن طوفان انقلاب و ساقط كردن نظام قبلي چي بوده؟

    وقتي يه نگاه ميكنيم مي بينيم در اوج وضعيت خوب اقتصادي آن زمان مردم دست به اين كار زده اند.مطالبه مردم ماديات نبود .درسته شعار بزرگ انقلاب ما دفاع از مستضعفين بوده و هست اما فرقي كه انقلاب ما با ساير انقلاب هاي ملل دنيا من جمله ملت هاي ستم ديده آمريكاي لاتين داشته تو تفاوت ايدئولوژي بوده.مردم ما انتظار داشتن ايدئولوژي اسلام در بند بند نهادهاي حكومتي مملكت وجود داشته باشه چون مسلمان بودند و حق اين مطالبه كردن رو برا خودشون جايز ميدونستند.

    علما و روشنفكرهاي اين جريان هم به خوبي اينو پيش بيني ميكردند كه اين مطالبه بعد از تحقق هم برايشان هزينه بر خواهد بود

    ما هزينه هم داديم.به قول خودتون وقتي سياست هاي ما كاملا با سياست هاي استعمار تفاوت داشت معلوم بود با هر حربه اي كه شده عرصه را بر ما تنگ تر كنند تا نارضايتي مردم از كارامدي نظام روز به روز زيادتر و زيادتر بشه

    بي انصافيست كه بگوييم اين مدل حكومتي بعد 30 سال نتيجه اي جز فقر وفساد و تبعيض نداشته است.

    سلام

    يه پست جنجالي اين اظهار نظرهاي داغ رو نيز ميطلبه!!

    اولا يه انتقاد كوچولو از خودتون كه چرا به يكباره همه استدلال هاتون ته كشيد و دست خالي موندين!!؟

    و يه انتقاد از اين برادر عزيز كه معلومه از اون بچه هاي پاكدل انقلابي بودن و هستن و بر حسب حس درد مندي!و وظيفه شناسي اين مطالب رو اينجا نوشتن

    دوست عزيزم من نميدونم شناخت شما از نهادهاي امنيتي كشور تا چه حده!؟

    وزارت اطلاعات اين مملكت به عنوان اصلي ترين نهادي كه وظيفه اش مقابله با اپوزيسيون هاي داخلي و خارجي است نمي تونه و نبايد در مقابل بعضي تشكل هايي كه نه مانيفست درست حسابي براي خودش دارن و نه از ايدئولوي خاصي تبعيت ميكنند بي تفاوت باشه و در مقابل برگزاري ميتينگ ها و تجمع هاي اونا واكنشي نشون نده.

    اينو مطمئن باشيد هر صنف و تشكيلاتي چه دانشجويي چه كارگري و چه ساير تشكل هاي مدني تو بيانيه هاشون انزجار خودشون رو از امپرياليسم و وابستگي به قدرت هاي غربي و شرقي اعلام كنند و در عمل هم نشون بدن كه با همين ديدگاه در چارچوب موازين و مقررات حق خودشون رو مطالبه ميكنند نه تنها وزارت اطلاعات بلكه هيچ نهاد امنيتي و نظامي ديگري اين اجازه رو به خود نخواهند داد كه در مقابل اونها كاري انجام بدن.

    جامعه چند صدايي با همه مزيت هايي كه داره بعضي جاها برخلاف جريان رودخانه در جهت تخريب بنيه هاي يك ملت عمل مي كنه .هيچ حكومتي اجازه نميده كه گروهاي مخالف تو آزادي مطلق در خلاف جهت منافع نظامشون عمل كنن.

    + ... 
    به به! چه نويسنده ي شجاعي ...!!!!

    بسمه تعالي

    بدين وسيله به استحضار مي رساند: نويسنده ي اين وبلاگ بار ديگر ضعف خود را در استدلال اين قضيه قضاياي مرتبط اعلام مي دارد!

    چنانچه كسي جوابي داشته باشد مشتاقانه استقبال مي كنيم!

    كجاست نسل پاسخ گو؟!

    خدايتان سپاس

    + مي شناسيدم 
    به نام خدا
    من اينو ديروز يادم رفت بگم:
    سيستم حکومتي ما منو ياد سريال حضرت يوسف و کاهنان معبد آمون مي ندازه.البته ما تا دلتون بخواد آمون هاي عجيب و غريب و کاهنان متعدد داريم ولي نمي دونم يوسف گم گشته ي ما کي قراره بياد پس...؟
    ***
    تمام اين برنامه هايي که براي دوران ستمشاهي مي سازن يه نوع فرافکنيه که ذهن مردم رو يه کم،فقط يه کم از اين گندکاريشون منحرف کنن.
    ولي مردم،حتي اونايي که خوابي عميق داشتن يواش يواش دارن بيدار مي شن.
    ولي بيدار شدن اونا فايده اي هم داره؟؟؟!!!
    جرات دارن اعتراض کنن.
    چپق شون رو ...
    ***
    خيلي از حرف هاي دوست عزيزمون (...) زو هم قبول دارم وخوشحالم که ذهنشون تا اين حد بازه.
    ***
    ياعلي...

    + ... 

    سلام عليكم

    امروز از توي تلويزيون حرفهاي رهبر رو بعد از ترور نافرجام منافقين توي مسجد ابوذر رو گوش مي كردم ... چقدر قشنگ گفت خطاب به مسئولين وقت: اين انقلاب با اسلام مردم سر و كار داره، مسئولين مراقب باشند كه اسلام رو از اونها نگيرند (نقل به مضمون)

    اگه اون موقع مردم به واسطه اعتقاداتشون مي جنگيدن، شرمنده ام كه بگم الان ديگه چيزي نمونده كه بخوان براش بجنگند جز همون نون شبي كه اگه نباشه فساد مي آره ...

    ميشه توقع داشت كه بعد سي سال، درمملكتي كه ادعاي حكومت علي وار داره وضع مردمش اين طور نباشه كه يكي از فاكتورهاي مهم براي اشتغال جووناش ، پارتي باشه، حكم قاضي با پارتي برگرده، زيرميزي عادت شه ...

    انقلاب ما فوق العاده بود اما بايد قبول كرد سستي و اهمال كاري خيلي ها كه ادعاهايي هم در دين و انقلاب ، مسيرش رو منحرف كرده و خيلي ها رو هم دل زده ... حتي ماها كه ادعاي مذهبي بودن داريم ... فقط سعي در حفظ ظاهريم، خالص تو ما كم پيدا ميشه ...

    سكوت ما در مقابل انحرافات تحت عنوان پتكي به نام «مصلحت نظام» كار رو به اينجا كشونده ديگه هر كسي خودش رو به يك مقام بالا و يا چهره ي مذهبي متصل كنه مي تونه هر غلطي بكنه ...

    مردمي كه شاه رو با اون دبدبه و كبكبه انداختن بيرون اين شاهك ها رو خيلي راحت تر مي تونن بندازن بيرون، كاش اوني كه نبايد سكوت مي كرد،‏سكوتش رو بشكه ... آخر مصلحت تا كي ؟ پس كي واقعيت؟

    البته به قول خودت اگه به تحقق وعده هاي الهي اميد نداشتم...

    (اين 2تاي پاييني بدون دخالت من يهو ارسال شدند!!!)

    البته

       1   2      >