چيزي كه براي من مسلمه اينه كه تو اين متنو تحت يه جو خاص كه توش گير كرده بودي و يا تحت تاثير يه چيزي يا كسي نوشتي
وگرنه اين معاون من از اون فمينيستاي حرفه ايه!
فمينيسم چند نوع داره كه به نظر مت بهترينشون فمينيسم الهيه! يعني خدا هم به عقيده من فمينيسته چون ميگه: زن را از پايين پاي مرد نيافريديم كه زير دست و پايش نباشد و نه از بالاي سر او آفريديم كه بر او سلطه نداشته باشد بلكه از پهلو آفريديم تا با او برابر باشد (حالا ترجمه دقيق آيهرو يادم نيست)
و تو خيلي از آيه ها هم نمودهاي ديگه اي پيدا كردم
در مورد رانندگي نگو كه منم نگم بهتره! آقايون ادعاي رانندگيشون ميشه چرا؟ چون از بدو تولد پشت رل بودن و اونوقت توقع دارن خانمي كه شايد يه سال هم نشده كه راننده شده با خودشون كه 20 ساله اين كاره اند همطراز باشن.
البته خيلي هم همطرازي مطرح نيست. به دو د ليل!
يه بار صحبت رانندگي شد و از من پزسيدن با چه سرعتي راندگي ميكني. من تعجب كردم كه ملاك اونا از راننده خوب بودن داشتن سرعت بيشتر تو رانندگيه! چون وقتي من گفتم تو كوچه و خيابون 40 بيشتر نميرم بهم خنديدن. البته از اونجايي كه من آخر اعتماد به نفسم!! گفتم كه قانونيشم همينه. اونا هم گفتن فلان بچه فاميلمون با دوچرخه 40 تا ميره! (دليل آمار بالاي تصادفات در ايران، آمار بالاي رانندگان مرده!)
بعد يه خانوم رو صدا كردن بياد تا به عنوان راننده نمونه به من معرفي كنن! اونم اومد گفت كه تو اتوبان صياد 120 رفته و جريمه هم شده! و من فهميدم ملاك راننده نمونه از نظر اونا چيه! و گفتم كه قانون سرعت براي اتوبان 110 هست كه البته بستگي به تعداد باندهاي اتوبانه داره.
با اينكه تا حالا تصادف نكردم و سابقه بيمه ماشينم به 5 سال رسيده اما خودم رو راننده خوبي نميدونم ولي ميدونم هر كي اينطوري بگه خودش افتضاحه!
چون يكي از پسراي اقوام كه خيلي ادعاش ميشد رانندس و ماشينشو دست باباشم نميداد تو صف پمپ بنزين ناجور تصادف كرد. وبعد كاشف به عمل اومد كه يه مورد ديگه از اقوام هم كه براي اثبات رانندگي بين دو خط حركت ميكنه! اونم با سرعت زياد! اونم تو صف پمپ بنزين تصادف كرده!!!!!
البته تو فاميل نزديك ما اونايي كه در جريانن جرات نميكنن به رانندگي من ايراد بگيرن چون بلافاصله به مبارزه فرخونده ميشن!
مبارزه شم اينه كه من بين دو تا در پاركينگ تو يه كوچه 4 متري دو زدم ، اونم اولين ماهي كه ماشين خريده بودم! و اين كسيه كه حتي سن بالاها هم كف كرده بودن و ميگفتن نميتونن انجام بدن چه برسه به جوونا!
و اينكه از وقتي تكنيكامو افزايش دادم ، كه يكيشون تكنيك عبور ميليمتري از بين دو ماشين غير همجهت زير پل سيدخندان بود، و از وقتي اين تكنيكمو معرفي كردم ديگه هر كسي جرات نميكنه بغل دست من بشينه!
تنها راه مبارزه افزايش مهادته خانومها..... و از آقايونم هر كي اعتراض داره ميتونه يه بار منو دعوت كنه تا پشت ماشينش بشينم و رانندگي ميليمتري رو (به شرط اينكه چشماشو نبنده!) يادش بدم!!!