سلام
شما ما رو تحويل نميگيريد وگرنه ما تا بوديم يه سرکي توي وبلاگتون ميکشيديم . ان شاء الله از دو هفته ديگه وقتم آزادتر ميشه .
منم فکر ميکردم دانشگاه رفتنم بي معني بود ولي از وقتي رفتم سر کار ميبينم نه اين دانشگاه يه چيزهايي بارمون کرد که حالا ميتونيم يه حرفي براي گفتن داشته باشيم .
نه معلومه اگه دانشگاه نمي رفتم به اندازه الانم فكرم باز نبود.
ميتونم بهش دست كم 30% نمره رو بدم!
به به پوسته نو مبارك!
اتفاقا منم بشدت سعي دارم امسال خودمو تغيير بدم و هموني بشم كه تو افكارم و تنهاييام هستم!
راستي منم باهات موافقم، آدم هر چي بيشتر ارتباط داشته باشه بيشتر بزرگ ميشه. منم ترم 2-3 دانشگاه كه بودم يهو متوجه شدم و ديدم كه خيلي سريع دارم رشد ميكنم. وهمش آرزو دارم كه دوباره برام تكرار بشه، هر سال و هر سال.
اما همش ميترسيدم كه نشون بدم اين بزرگ شدن رو ميترسم كه پذيرفته نشم.....
بگذريم، دانشگاه از همه چي مهمتره حتي از حرفهاي گربه هاي دور از گوشت!
اونايي كه اين نظريات ارزشمند رو مي پرونن به نظر من دچار عقده ي حقارتن! يا خودشون تو دوران خودشون شكست خوردن تو وارد شدن به اجتماع هاي مردمي!!!اينا همه ريشه در گذشته داره!
بااااااور كن!
خب معلومه كه دغدغه ها فرق مي كنه چون طرف تو شرايط متفاوتي قرار داره.
خب به نظر من اينكه آدم فكر كنه رفتن تو دانشگاه به هيچ دردي نمي خور اشتباهه.يا اينكه فكر كنه باعث تغيير و تكامل تو آدم نمي شه...به هر حال آدم وقتي تو يه شرايط اجتماعي قرار مي گيره حتي اگر از درسا هم چيزي دستگيرش نشه 4 تا آدم با معلومات مي بينه با دو نفر آشنا مي شه.... همين خودش باعث تغيير تو وجود آدم مي شه خود به خود. مثلاً مثل اينه كه بگيم رفتن به مدرسه و موندن تو خونه مثل همه و هيچ فرقي نمي كنه! خب خنده داره ديگه!!!! هر قدر هم كه خانواده خوب باشن و روي بچه شون سرمايه گزاري بكنن بازم خيلي فرق مي كنه با اون چيزايي كه بچه در ارتباط با بقيه آدما ياد مي گيره....
درباره ي اينكه آدما براي ازدواجشون يكي از معياراشون مدرك طرفه...من دوس ندارم اينجوري.يه چشم و هم چشمي... يه جور مدرك گرايي شده.... بعضي وقتا خيلي مسخره مي شه ديگه.هر چيزي متعادلش خوبه. مثلاً اينكه يه دختر ارشد پسراي پايين تر از خودش نگاه هم نمي كنه خب خيلي مسخره اس ديگه! حالا هم كه دخترا تا استاد تمام نشن ول كن نيستن ديگه انتخابي براي ازدواجشون نمي مونه...
اينكه دانشگاه دارالفساده رو اصلاً قبول ندارم. اشكال از جاي ديگه اس...به سن بچه هاي دانشگاه كه نگاه مي كني مي فهمي كه بالاخره يه نيازايي دارن.اين ديگه تقصير اونا نيست.... حالا اصلاً خودتونو ناراحت نكنين!4 روز ديگه تو دانشگاه ها يه ديوارايي رو مي بينين كه بهتون مي گن از يه طرفش راه برين! اينم حل مي شه!
يه بار اومدم يه كامنت طولاني نوشتم براي اين پستت بعد پشيمون شدم گفتيم بيخيال!!!!الان اومدم ابراز وجود كنم بگم ما هم هستيم!!!!
تصوير كه خيلي قشنگه ولي كاش بيشتر باز ميكرديد قضيه رو.
مردم فقط حرف ميزنن كه : دانشگاه رفتن كه مهم نيست .آدم خودش بايد آدم باشه . يا اينكه خيلي از تحصيل نكرده ها خيلي آدم تر از دانشگاه نرفته هان.
به پاي عمل كه برسه چنان پشت ميكنن به همين دانشگاه نرفته هاي آدم كه شاخ آدم جز بيرون زدن كاري از دستش بر نمياد.
چه ميشه كرد.
ولي كلا آدما تو هر محيطي اگه خودشونو حفظ كنن آدما و اگر نه كه ...
مراقب خودمون و افكارمون باشيم .... خيلي بيشتر از اين حرفا
چرا خصوصي شد؟؟؟